حملهی نظامی پوتین به اوکراین فاجعهای برای روسیه است.
پاتریک کوبرن
در دوم اوت 1990، صدام حسین دستور داد ارتش عراق به کویت حمله و آنجا را اشغال کند. این عملیات به شکست عراق در جنگ، شورشهایی که به شکل خونین سرکوب شدند، 13 سال تحریمهای سازمان ملل، شکست در جنگ دوم، اشغال خارجی و دو دهه درگیریهای داخلی منجر شد که تازه اکنون در شرف اتمام است.
بیش از سی سال بعد، ولادیمیر پوتین تانکها و سربازان خود را به جمهوریهای جداییطلب دونتسک و لوهانسک در شرق اوکراین فرستاد، مناطقی که استقلال آنها را به رسمیت شناخت و موجب واکنش خشمگینانه و تهدیدهای تلافیجویانهی کشورهای ناتو شد.
اقدامات پوتین ممکن است در کوتاهمدت به جنگ گستردهتری منجر نشود. در کوتاهمدت، بستگی دارد به این که آیا نیروهای روسی به آنسوی جبههی کنونی حرکت کنند و به دنبال گسترش قلمرو تحت کنترل جمهوریهای جداییطلب باشند یا خیر.
یکی از کارشناسان اوکراین به من گفت: «شخصاً فکر میکنم فعلاً وضع همین است». پوتین در حال حاضر همه چیز را در دونتسک و لوهانسک کنترل میکند و پیشروی بیشتر او نیروهایش را وارد قلمرو در اختیار «مقاومت» میکند.»
اما پیشروی روسیه تأثیری سیاسی دارد که بسیار فراتر از منطقهی دونباس است و آیندهی اوکراین و اروپا را متأثر میکند. پوتین با به رسمیت شناختن استقلال دو جمهوری جداییطلب، چشمانداز راهحل دیپلماتیک با اوکراین را از میان برداشته است. در قلب توافقنامهی مینسک-2 در سال 2015، یک توافق اجرا نشده برای خودمختاری جمهوریهای طرفدار روسیه در اوکراین بود که به نظر میرسید تنها راه دیپلماتیک امکانپذیر به جلو بود – و این راهحل اکنون برای همیشه از بین رفته است.
پوتین در سخنرانی خود در روز دوشنبه گفت که به نظر او مینسک-2 یک «فرایند سترون» شده است.
بدین ترتیب سؤال مهم دیگری مطرح میشود. مسکو تا چه اندازه دولت کیف را مشروع میداند، زیرا پوتین مدام میگوید که این دولت را دستنشانده و عامل غرب میداند؟ در نتیجه به این پرسش میرسیم که آیا پوتین قصد دارد حملهی کامل به اوکراین را آغاز کند یا خیر.
صفحههای تلویزیون پر از نقشههایی هستند که فلشهای قرمزرنگی را نشان میدهند که در آن ستونهای تانک روسی ممکن است از بلاروس به سمت کیف خارج شوند یا از کریمه به سمت شمال پیشروی کنند تا اوکراین را در شرق رودخانه دنیپر تصرف کنند. این امر میتواند طی یک روز اتفاق بیفتد، اما هنوز شک دارم که این اتفاق بهطور کامل بیفتد.
با وجود تمامی خشم عمومی بر سر دونباس، هنوز فقط درگیری محدودی وجود داشته است و درگیری نظامی بزرگی رخ نداده است. به همین ترتیب، هنوز مشخص نیست که کشورهای غربی تا چه اندازه تحریمهایی را که به عنوان مجازات تهاجم روسیه در مقیاس کامل به کل اوکراین طراحی شده است، تسریع خواهند کرد.
قدرت نظامی صدام حسین و عراق سه دهه پیش را با پوتین و روسیهی امروز مقایسه کنید. دیکتاتور عراق ارتش قدرتمندی داشت که هشت سال با ایران می جنگید، اما هیچ چیز نتوانست باعث شود که در برابر ائتلاف به رهبری آمریکا بایستد. همچنین معروف است که اصلاً سلاح کشتار جمعی نداشت، چیزی که پوتین بهوفور از آن برخوردار است.
آمریکا برای بیرون راندن ارتش عراق از کویت ارتش قدرتمندی را مستقر کرد. اما در اوکراین، قدرتهای ناتو به صراحت اعلام کردهاند که قرار نیست نیروهای خود را به جنگ بفرستند.
در عوض تسلیحات و تجهیزات برای ارتش اوکراین ارسال خواهد شد، اما بر اساس بررسی تفصیلی بنیاد جیمزتاون، بعید به نظر میرسد که از آنها بهخوبی استفاده شود. براساس این بررسی، حدود 2 میلیارد دلار که صرف نوسازی نظامی در اوکراین از سال 2014 تاکنون شده هیچ تأثیری نداشته است. این گزارش میگوید: «این که پس از هفت سال جنگ، نه ارتش اوکراین و نه صنایع دفاعی تحت هیچ گونه اصلاحات اساسی یا پایداری قرار نگرفتهاند، قابل تأمل و معتبر است»
این ناکامیها هر چه که باشند، لشکرکشی طولانیمدت روسیه احتمالاً برای مسکو فاجعهبار خواهد بود، اما میتواند مدتی طولانی ادامه یابد و بسیار مخرب باشد.
پوتین ممکن است از آنچه در دونباس به دست آورده خوشحال باشد و ادعا کند که جمهوریهای جداییطلب طرفدار روسیه را از قتلعام نجات داده است. هنوز زود است که بدانیم تصرف دونتسک و لوهانسک چهگونه بر افکار عمومی روسیه تأثیر خواهد گذاشت. پوتین هیچگاه به اندازهی زمانی که کریمه را در سال 2014 ضمیمهی روسیه کرد، در نظرسنجیهای روسیه بالا نبود.
ممکن است برای کرملین منطقی باشد که نیروهای نظامی خود را به عنوان یک تهدید بدون استفاده در اطراف اوکراین نگه دارد، حضور آنها بسیار خطرناکتر است زیرا حمله به شرق اوکراین نشان میدهد که روسیه آمادهی استفاده از نیروی نظامی است. این خیلی به مهارت پوتین و مشاورانش در مانورهای سیاسی بستگی دارد، تمامی نشانههایی دال بر آن است که آنها اصلاً ماهر نیستند.
یکی از کارشناسان روسیه گفت: «استعداد و هوش مردان اطراف پوتین احتمالاً کمتر از سطح هر گروهی از مشاوران رهبران روسیه از زمان تزار نیکلای دوم [که بلشویکها در سال 1918 اعدام کردند] است».
تهاجم به شرق اوکراین حل و فصل بحران را که ممکن است سالها ادامه داشته باشد، از پیش دشوارتر میکند. این خبر بدی برای اوکراین، روسیه و همسایگان آنها است زیرا اقتصاد آنها به دلیل بیاطمینانی ناشی از جنگ سرد و گرم و تحریمهای اقتصادی خفه خواهد شد. این همان اتفاقی است که در عراق و سوریه رخ داد. بهویژه تحریمها ابزار بسیار مؤثری هستند که کل جامعه و اقتصاد را فلج می کنند.
بزرگترین ضربه برای روسیه تاکنون تعلیق صدور گواهینامه خط لوله گاز نورد استریم 2 توسط آلمان بوده است. پس از اعلام پوتین مبنی بر مداخلهی قریبالوقوع، ارزش بورس روسیه برحسب دلار 14 درصد کاهش یافت و اوکراین میگوید که ماهانه 2 تا 3 میلیارد دلار به دلیل بحران ضرر میکند.
زمانی که صدام حسین به کویت حمله کرد، عراقیها بر این گمان بودند که او باید به عواقب اقدامات خود فکر کرده باشد و منتظر بودند تا مذاکرات اساسی را آغاز کند یا مانوری دیپلماتیک انجام دهد – تا این که جنگ سر رسید.
پیوند با منبع اصلی:
Putin’s Advance Into Ukraine Compares with Saddam Hussein’s Invasion of Kuwait…a Disaster for Russia