site loader
2022-02-13 سرمایه داری، کووید ۱۹  و “فروپاشی زنجیره تامین/عرضه“- نسرین ابراهیمی

در طول قرن بیستم، امید به زندگی افزایش یافت و پیشرفت های پزشکی عملاً بیماری های کشنده ای مانند آبله، جذام و فلج اطفال را از بین برد. به مردم اطمینان داده می شد که به مرور زمان، توسعه اقتصادی و علم پزشکی سبب می شود که همه زندگی طولانی‌تر و سالم‌تری داشته باشند. این اتفاق نیفتاده است: امید به زندگی در حال کاهش است، بیماری‌های عفونی قدیمی دوباره ظاهر می‌شوند و بیماری‌های کاملاً جدیدی مانند ایدز، ابولا و کووید ظهور می‌کنند.

مدل پزشکی سرمایه‌داری به گونه‌ای ساخته شده است که عوامل سیستمیک آسیب‌دهنده سلامتی، مانند کار ناایمن، نژادپرستی، آلودگی، فقر و جنگ را نادیده می گیرد درعوض، کنترل آسیب را انجام می دهد و مشکلات را پس از وقوع و در درجه اول در سطوح فردی و محلی برطرف می کند، در حالی که این مدل پزشکی از نظر سیاسی و مالی به نظام سرمایه داری خدمت می کند، نه از بیماری پیشگیری می کند و نه سلامت را ارتقا می دهد.

سیفلیس قبل از اینکه پنی سیلین برای درمان آن پیدا شود، شیوع زیادی داشت. اکنون با بدتر شدن شرایط اجتماعی، نرخ سیفلیس به سرعت در حال افزایش است. سل و وبا هر دو قابل درمان هستند، اما هنوز هر ساله میلیون ها انسان فقیر را می کشد.

ظهور“اومیکرون“ سویه دیگر بیماری کووید ۱۹ و افزایش عفونت‌ها و محدودیت‌های جدید مردم را به این فکر انداخته است که آیا این همه‌گیری هرگز پایان خواهد یافت. واقعیت این است که ایجاد شرایط اجتماعی برای بهبود سلامت جمعی و طراحی سیستم های پزشکی که به از میان برداشتن منابع اجتماعی بوجود آورنده بیماریها می پردازد امکان پذیر است اما نه در نظم جهنمی سرمایه داری. جامعه سود محور سرمایه داری ساختاری دارد که الف) گسترش بیماری های عفونی را افزایش میدهد و ب) اقدامات مؤثر برای متوقف کردن آنها را مسدود می کند.

کابوس همه گیری کرونا و پیدایش سویه جدید، محصول اجتناب ناپذیر سرمایه داری برای دستیابی بی پروا به سود کوتاه مدت ، نزدیک بینی و استثمار کشورهای فقیرترسرمایه داری است. همه شاهد آمدن این موج جدید بودند، اما هیچ کس برای جلوگیری آن حرکتی نکرد.از آنجاییکه سرمایه داری سیستم اقتصادی جهانی است سرعت گسترش کووید و سویه های مختلف آن در مقیاس جهانی ابعاد خود را بخوبی نشان می دهد.

سرمایه داران و سیستم سرمایه داری سراسر جهان را در می نوردند تا مساعد ترین شرایط را برای کسب سود و استخراج سرمایه و استثمار بیشتر بیابند. بعنوان مثال اجزای کامپیوتر ممکن است در یک کشور تهیه شود، در کشوری دیگر تولید شود، در کشور سوم مونتاژ شود، در کشور چهارم فروخته شود و در کشور پنجم سرویس شود. کل فرآیند از طریق یک “زنجیره تامین/عرضه جهانی”(گلوبال سوپلای چین) هماهنگ می شود که استخراج منابع، تولید، حمل و نقل و توزیع در سراسر جهان را به هم مرتبط می کند. همچنین به عنوان کمربند انتقال بیماری های عفونی عمل می کند.

پاندمی سبب اختلال در زنجیره تولید جهانی شد. کووید باعث افزایش تقاضا برای تجهیزات حفاظت فردی، دستگاه تنفس مصنوعی، اکسیژن و سایر ملزومات پزشکی شد. این تقاضاها برآورده نشد و نمی توانست برآورده شود، زیرا چنین اقلامی ذخیره نشده بودند و باید به تازگی تولید می شدند. کشورهای ثروتمندتر شاهد تغییر گسترده ای در تقاضای مصرف کنندگان بودند، از خرید حضوری به سفارش آنلاین، از سفر به ماندن در خانه، از غذا خوردن در خارج از خانه به سفارش دادن. آنچه دیروز مورد نیاز بود دیگر مورد نیاز نبود و آنچه امروز مورد نیاز بود در دسترس نبود. کمبود ناشی از آن، قیمت ها را بالاتر برد. کارخانه هایی که حتی به طور موقت تعطیل شدند، تنگناهای بیشتری ایجاد کردند. زنجیره تولید جهانی مانند سقوط صف طولانی دومینو شروع به فروپاشی کرد.

بعنوان مثال در ایالات متحده ، کشتی ها در سواحل کالیفرنیا منتظر می مانند و قادر به تخلیه محموله خود نیستند. کامیون داران بیش از حد کار می کنند و خسته و درمانده از کار زیاد و اغلب با مشکلاتی مواجه می شوند. محوطه های راه آهن مسدود می شود، قطارهایی در یک مرحله فقط در فاصله 25 مایلی در خارج از تأسیسات کلیدی شیکاگو متوقف می شوند… خط لوله تجاری که هر سال یک تریلیون دلار اسباب بازی، لباس، لوازم الکترونیکی و مبلمان را از آسیا به ایالات متحده می آورد، مسدود می شود و هیچ کس نمی داند چگونه آن را باز کند و… وبدین ترتیب کار کرد موثر کل “زنجیره تامین/عرضه “، بر هم می خورد.

نقشه ردیابی میزان ابتلا به ویروس کرونا توسط انستیتو جان هاپکینز نشان میدهد که در ایالات متحده آمریکا تمرکزآلودگی نموداری مشابه تمرکز تولید، مراکز حمل و نقل و انبارداری را در نقشه مطالعات موسسه بروکینگز منعکس می کند که نشان میدهد که این ویروس از طریق مدارهای سرمایه و انسان‌هایی که در آن کار می‌کنند، حرکت کرده است، و نه صرفاً از طریق انتقال تصادفی در کامیونتی و جامعه.

اولویت های سرمایه داری بیماری را به “زنجیره تامین/عرضه” متصل و مربوط کرده است، جایی که به بقیه جامعه سرایت می کند. از آنجایی که سرمایه داری حاضر به پذیرش این مساله نیست، نا توانی و شکست خود را در رابطه با پایان دادن به همه گیری به غلط به گردن مسافران، افراد غیر مسئول و افراد واکسینه نشده، و… می اندازد.

اقتصاد سرمایه‌داری مبتنی بر “تولید لاغر“، که هدف آن استفاده از هر ثانیه از کار کارگر، حذف هر کنش غیر مولد، هر فرآیند بی ‌سود، و کارگر غیر مولد است، زمین مساعدی برای بیماری کووید ۱۹ است. این سیستم کاملاً سودآور هیچ جایگاه و امکانی برای جذب شوک ناشی از بحران ندارد. یکی از جنبه های تولید لاغر، مدیریت ( درست سر وقت- جاست این تایم ) موجود است که هزینه ذخیره سازی را حذف می کند. زنجیره تولید جهانی بر اساس این مدل ساخته شده است. کاربست تولید لاغر نه تتها باعث افزایش شدت و فشار کار شده است بلکه از خود بیکانگی، اضطراب و ناراحتی های روانی طبقه کارگر را افزایش داده است.

با در اولویت قراردادن سلامت و ایمنی کارگران می توان از گسترش بیماری از طریق زنجیره تولید جلوگیری کرد و این امر در حاکمیت نظام سرمایه داری روی نخواهد داد. زیرا شرایطی مانند: دستمزد کم، ساعات طولانی، کار سخت، کمبود کارکنان، شرایط شلوغ، تهویه نامناسب، قرار گرفتن در معرض سموم، کمبود سرویس بهداشتی و غیره.. از جمله عواملی هستند که بیماری را گسترش می دهد، اما بیشترین سود را برای سرمایه داران دارد.

هرچه کارفرمایان بیشتر برای سلامت و ایمنی کارگران هزینه کنند، سود کمتری بدست می آورند. برای به حداکثر رساندن سود، آنها با کارگران به عنوان شیی ای یکبار مصرف و قابل تعویض برخورد می کنند از این رو است که شیوع کووید در شرکت ها و صنایع بزرگ، فروشگاه های زنجیره ای ، بسته بندی ها ، انبارداری ها، خرده فروشی ها و … بیداد می کند.

تا زمانی که مسیر اصلی انتقال برای کووید-19 در زنجیره جهانی تولید باقی بماند، قرنطینه‌های اجتماعی، تجهیزات حفاظت فردی، واکسن‌ها و محدودیت‌های سفر می‌توانند فقط سرعت انتشار ویروس را کاهش دهند و فرصت و امکان ظهور انواع جدید را نیز بوجود می آورد.

مشکل اساسی دو جانبه است: تولید برای سود با نیاز انسان در تعارض است و ادغام اقتصادی با یک پارچگی اجتماعی همراه نیست. اگرچه اقتصاد جهانی در سطح جهانی ادغام شده است، اما در یک سیستم اجتماعی متشکل از دولت های ملی رقیب عمل می کند که هر کدام برای پیشبرد منافع ملی خود تلاش می کنند. رقابت های ملی، حل مشکلات جهانی از جمله توقف پاندمی و ترمیم “زنجیره تولید جهانی“ را غیرممکن می کند.

سیستم سرمایه داری بارها و بارها، نشان داده است که بطور ارگانیک قادر به مقابله با بحران جهانی به این بزرگی نیست. تمام تکنیک ها و تخصص ها برای پایان دادن به همه گیری وجود دارد اما مالکیت خصوصی و دولت ملت ها موانع وحشتناک برای مبارزه موثر با کووید ۱۹ است. که مستلزم همکاری جهانی و به اشتراک گذاری آزاد منابع برای نیاز به جای سود است.

دولت- ملت مخلوق اخیر سرمایه داری است. انقلاب های سرمایه داری قرن نوزدهم با توسعه سرمایه داری نظام های فئودالیته پراکنده را که مانع برای تجارت و بازرگانی ایجاد می کرد در سیستم مدرن دولت- ملت ها دوباره سازماندهی کردند. اکنون این سیستم توانایی برای حل مشکلات اساسی بقا را مسدود می کند.

اگر بر اساس یک برنامه منطقی و جهانی، عمل می شد احتمالاً تا کنون کووید-19 ریشه کن شده بود. انتظار می رفت تا پایان سال ۲۰۲۱ حدود ۱۲ میلیارد دوز واکسن تولید شود که برای ایمن سازی همه افراد روی کره زمین کافی است. کشورهای ثروتمندتر در حال احتکار واکسن هستند. سازندگان واکسن از به اشتراک گذاشتن فرمول های خود خودداری می کنند. در حالی که بیش از 60 درصد از مردم در اکثر کشورهای غربی کاملا واکسینه شده اند، این تعداد در کشورهای کم درآمد به 3 درصد کاهش می یابد. این رقم ناامید کننده کاملاً ناشی از شکار شرکتهای داروی بزرک برای سود بیشتر و حمایت از کمپانیهای دارویی توسط دولتهای ثروتمند به جای نگرانی برای جان انسانها است. ثروتمندترین کشورها با احتکار و مشاجره بر سر واکسن ها در مسابقه ای برای ایمن سازی جمعیت خود، جان بی شماری را به خطر می اندازند… در همین حال، ویروس همچنان به گردش و جهش در کشورهای فقیرتر ادامه می دهد و خطر ظهور گونه های جدید، قابل انتقال تر و کشنده تر را به همراه دارد.

سال پیش، نمایندگانی از آفریقای جنوبی و هند از سازمان تجارت جهانی درخواست کردند تا از حمایت حق ثبت اختراع برای واکسن‌های کووید-19 چشم پوشی کند، تا مشتقات ارزان قیمت در کشورهای فقیرتر تولید شوند. این خواست بلافاصله توسط ایالات متحده، اتحادیه اروپا و بریتانیا، رد شد. در عوض، رقابت برای جمع آوری دوزهای بیشتر، افزایش یافت تا حدی که چهار یا پنج برابر بیشتر از نیاز کل جمعیت خود داشته باشند. و بدین ترتیب کشورهای ثروتمند به معنای واقعی کلمه میلیون ها دوز را که به تاریخ مصرف آنها نزدیک می شود، دور ریختند. مجله پزشکی بریتانیا نشان داد که ایالات متحده به تنهایی بیش از 180000 دوز واکسن را تا پایان مارس دور ریخته است. در سراسر جهان حدود ۲۴۱ میلیون دوز ، میتواند دور ریخته شود زیرا هیچ انگیزه فوری برای ارسال آنها به خارج از کشور قبل از انقضای آنها وجود ندارد. فقط هرج و مرج بازار می تواند چنین تناقض ظالمانه ای ایجاد کند.

سیستم سرمایه داری انتظار دارد که مردم با کار طولانی در شب وروز، آموزش در خانه، و رنج بردن از انزوای اجتماعی، تحمل سختی و رنج و گرسنگی و خستگی، از دست دادن درآمد و مرگ در مقیاس انبوه، انعطاف‌پذیری شخصی و سخت جانی از خود نشان دهند و خود را با شرایط تطبیق داده و سازگار کنند، کسانی که تحت فشار طاقت فرسا شکسته می شوند برچسب ضعیف یا بیمار روانی می زنند. تاکید بر تحمل و انعطاف پذیری فردی بر این باور استوار است که جامعه هرگز تغییر نخواهد کرد، بنابراین مردم باید خود را با سختی ها وفق داده و به جای سازماندهی برای تغییر شرایط، با آن کنار بیایند.

در سال ۲۰۲۱ “شاخص امنیت جهانی بهداشت“ نشان داد که همه کشورها، صرف نظر از سطح درآمد، در مقابل همه گیری های آینده بطور خطرناکی آماده نیستند. روشن است در سیستمی که آمادگی برای بحران و جلوگیری از مشقات و فلاکت، کاری است که در آن سودی وجود ندارد و بنابراین ارزش انجام آن را ندارد، درماندگی و شکست در کنترل بیماری اجتناب‌ناپذیر است.

در ایالات متحده از ماه اوت به طور متوسط روزانه هزار نفر بر اثر کووید جان خود را از دست داده است و تعداد کل تلفات به یک میلیون نفر نزدیک شده است. تعداد کودکان بستری شده با کووید در بیمارستان به بالاترین حد خود در سراسر کشور رسیده است.

همه گیری کووید ۱۹ هنوز به پایان نرسیده است. نه به این دلیل که نمی توان جلوی آن را گرفت، بلکه به این دلیل که در یک جامعه سود محور نمی توان جلوی آن را گرفت. همین امر را می توان در مورد تغییرات آب و هوایی، تخریب محیط زیست، آلودگی، فقر و جنگ بیان کرد.

در دوره همه گیری کرونا همانگونه که تضادهای سیستم از طریق مدیریت ناکافی بحران توسط دولت های غرب آشکار می شود دو چیز در مورد نظام سرمایه داری کاملاً روشن شده است: اول که سرمایه داری قادر به مقابله با بحران بهداشت عمومی در این مقیاس نیست زیرا اولویت های استثمارگرانه آن با اقدامات لازم برای مقابله با یک بیماری همه گیر در تضاد است. دوما برخلاف “عقل سلیم“ پذیرفته شده ای که برای چندین دهه تبلیغ می شود – انسانها مجبور نیستند زیر سلطه سرمایه زندگی کنند.

اقدامات منفرد نمی تواند مشکلات جهانی را حل کند. اکثر مردم این را می دانند در هر کشوری، مردم از مقامات و حاکمان می خواهند که «علم را دنبال کنند» و آنچه را که برای محافظت در برابر بیماری‌های همه‌گیر، تغییرات آب و هوایی و سایر بحران‌های موجود لازم است، انجام دهند.اما در خواستهای آنها بیهوده است و پاسخی دریافت نمی کند.

حاکمان هیچ راه حلی ندارند، در سیستم سرمایه داری سرمایه و سود تعیین کننده است. فیلم به “بالا نگاه نکن“ در سال ۲۰۲۱ تمثیل و تشابهی است از آنچه که در حال حاضر در حال روی دادن است. یک شهاب دنباله دار عظیم در مسیر برخورد با زمین است، و گوش شنوایی برای دانشمندانی که آنرا کشف کرده اند وجود ندارند. افراد صاحب قدرت به سادگی از پذیرش این وضعیت امتناع می ورزند. و بالاخره هنگامی که در نهایت شروع به حرکت و اقدام می کنند ، حرص و طمع آنها تنها شانس نجات زمین را از بین می برد. مطابق با مدل معمولی هالیوود، مردم عادی را به عنوان اوباش وحشت زده تنزل میدهند که قادر به حل چنین مشکلاتی نیستند و در نتیجه دنیا نابود می شود.

این فیلم منعکس کننده آن چیزی است که بسیاری از مردم معتقدند، این که هیچ راهی برای خروج از آشفتگی و وضعیت فعلی وجود ندارد. عنوان فیلم معنایی دوگانه دارد برای حل مشکلات خود بی فایده است که به بالایی ها نگاه کنیم.

راه حل واقعی روی زمین، در اطراف ما، در دست و ذهن مردم عادی است که همه چیز را ممکن می کنند. فقط یک طبقه جهانی وجود دارد، طبقه کارگر: میلیاردها کارگر به طور ارگانیک از طریق زنجیره تولید جهانی به هم متصل شده اند. ایجاد همبستگی طبقاتی در طول این زنجیره می تواند آن را به یک زنجیره جهانی همکاری تبدیل کند که پایه و مبنای یک اقتصاد اجتماعی یکپارچه و مسئولیت پذیر اجتماعی است. بجای تولید برای استثمار کنندگان، کارگران می توانند به روشی که از سلامت خود و محیط زیستشان محافظت می کند، در همبستگی طبقاتی و برنامه ریزی دمکراتیک و از پایین آنچه مردم نیاز دارند را تولید کنند.

ایجاد همبستگی طبقاتی به معنای مخالفت فعالانه با نژادپرستی، تبعیض جنسی، ناسیونالیسم، میهن پرستی، جنگ و هر اقدام دیگری است که کارگران را در مقابل یکدیگر قرار می دهد.

منابع:

Omicron variant: a menace of capitalism’s making- Joe Attard November 2021

One world or no world. Choose!

Class Conflict Over COVID- blog Socialism is the Best Medicine by

Susan Rosenthal

Pfizer’s shameless pandemic profiteering- Parson Young January 2022

Omicron: It didn’t have to be Groundhog Day- Yonas Makoni

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.