در همبستگی با آنانی که سکوت درباره «تجاوز جنسی» را شکستند
وقتی تجربۀ آزار و #تجاوز_جنسی را از سر میگذرانی، فقط متجاوز نیست که فرمان «سکوت» میدهد؛ حکومت، خانواده و عُرف و سنت هم چنین میکند. برای «امنیت جانی»، «امنیت شغلی»، «امنیت روانی»، «آبروی خانواده» و… باید سکوت کنی. چون همه چیز علیه تو چیده شده و آنقدر این «فرمان سکوت» در ذهن و گوش تو پُر شده که با خودخوری به سکوت کشیده میشوی. حال وقتی افراد جسوری علیرغم «خطر جانی» و «تهدیدهای قانونی» و «از دست دادن شغل» و «طرد و خشونت اجتماعی» و «منزوی شدن» و «قلدرمآبی مردسالارانه» و… «سکوت» را میشکنند، باید سر تعظیم در برابر شجاعتشان فرود آورد و این حرکتِ عمومی به شکستن سکوت را تقویت کرد.
هرچند این روایتها نتواند به تنهایی مناسبات گستردۀ تجاوزکارانهای را که خصوصاً علیه زنان و کودکان چیده شده تغییر دهد، اما شکستن این «سکوت» گامی مهم با دستاوردهایی مهم است:
اولاً افشای علنی این تجربه و گره زدن آن به موج گستردهای از روایتهای فردی تجاوز، آن فرد قربانی و زندانیِ سابقاً محبوس در تِرومای بعد از تجاوز را به یک قدرت جمعی اجتماعی گره میزند و او را تبدیل به دخالتگرِ یک جنبش بزرگتر در دفاع از خود میکند.
ثانیاً این قدرت جمعی افشاگرانه این پیام را به #حکومت_تجاوز و متجاوزان منفرد میدهد که گرچه نظام سیاسی و قانون و فقه و مذهب با شماست، اما شما هم در امان نیستید. شکستن این سکوت و قدرت این افشاگری، هم تاوان کارهای دیروزتان را میستاند و هم حاشیۀ امن تجاوزهای آتیتان را تنگتر میکند.
نهایتاً یکی از پیامدهای این موج روایتها اینست که به جامعۀ تفکیک جنسیتیشدهای که از کودکی تا بلوغ از تعامل و ارتباط اجتماعی با جنس مخالف محروم بوده، آموزش میدهد که مرز میان ابراز علاقه و آزار و اذیت جنسی کجاست. چرا «نه گفتن» یا «سکوت» طرف مقابل، به معنی «شاید موافقم» و «نخ دادن» نیست. چرا پرسیدن و اطمینان از «رضایت» قبل از هر نوع گفتگوی جنسی یا لمسی ضروری است و…
روایتهای اخیر دربارۀ تجاوز و آزار و اذیت جنسی، باز هم صحه بر این واقعیت گذاشت که متجاوز از هر جنسیت، طبقه، عقیده و پیشینهای است؛ از دانشجو تا استاد، از هنرمند تا مدیر شرکت، از آخوند تا فعال سیاسی اپوزیسیون، از چپ تا راست، از مذهبی تا لامذهب، از غریبه تا خویشاوند و…
ضمن اذعان به ضرورت به رسمیت شناختن حقوق متهمان، بدون چون و چرا باید پشتیبان این موج افشاگری و مشارکتکنندگانش بود که با قدرت اتحاد و همبستگیشان صدایی شدهاند علیه نه فقط متجاوزان بلکه علیه کلیت مناسبات تجاوز.
بر گرفته از فیس بوک خیابان: تریبون زندانی سیاسی