site loader
2020-10-05 اقدام علیه مجازات اعدام

اقدام علیه مجازات اعدام

اقدام علیه مجازات اعدام
اعدام مقوله ای دائمی در حیات جمهوری اسلامی بوده است . شکنجه واعدام وزندان بعنوان کلید حل مسائل بیش از چهل سال است ادامه دارد. قتل عامی مداوم که در دهه شصت وکشتار 67 به اوج خود رسید. این بدان معنا است که برای مردم کارگر وزحمتکش وآزادیخواه ایران مبارزه با این جنایت دولتی بی وقفه ضرورت داشته است.هزاران خانواده در پی این فجایع از هم پاشیده وبرای همیشه بازماندگان دچار نا امنی ومصائب اجتماعی شده اند. هدف رژیم ازاین قتلها سرکوب وارعاب معترضین وهر گونه آزادیخواهی است. پس از چهل سال هنوز نمی دانند که اعدام وشکنجه وزندان قادر نیست آنها را از تیررس قیام های توده ای برهاند . تعداد کسانی که درسکوت اعدام شدند وحتی نامشان رسانه ای نشد بیشمار است. مردم هنوز داغدار اعدامهای اخیر از جمله نوید افکاری و دیگران هستند در حالیکه دهها نفر در لیست اعدام قریب الوقوع قرار دارند . سابقه تاریخی این اقدام غیر انسانی وعواقب شوم آن برای جامعه، هر فعال سیاسی را ملزم میکند که مبارزه علیه این قتل عمد را در دستور کار خود قرار دهد. جنبش های اجتماعی باید در سرلوحه خواست های خود لغو بدون قید وشرط مجازات اعدام را قرار داده باشند. تحت هیچ عنوانی نباید اعدام صورت گیرد. اگر حتی جمهوری اسلامی ابعاد جنایتکارانه وسرکوبگر دیگری هم نمیداشت تنها به خاطر این کشتار ها باید سرنگون می شد.
مخالفت با اعدام کافی نیست باید فعالانه برعلیه این جنایت مبارزه کرد. شورای استکهلم همراه احزاب وسازمانها ونیروهای چپ وآزادیخواه ، بمناسبت روز10 اکتبر همزمان با اقدامات سراسری علیه اعدام به خیابان می آید. مبارزه علیه اعدام باید با ریشه های اجتماعی این عمل شنیع درگیر شود . ما همراه با خواست کارگران ومردم زحمتکش جمهوری سرمایه داری اسلامی را منشا این جنایات می شناسیم وبرای برقراری آزادیهای بی قید وشرط سیاسی ولغو مجازات اعدام وبرپایی دولتی کارگری وشورایی مبارزه میکنیم
روز شنبه 10 اکتبر ساعت15 در مدبوریارپلاتسن همراه با نیروهای چپ و کمونیست اجتماع میکنیم
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی سرمایه داری در ایران
ترور شکنجه اعدام ملغا باید گردد
زندانی سیاسی بی قید وبی وثیقه آزاد باید گردد
زنده بادآزادی ـ زنده باد سوسیالیسم
شورا ـ استکهلم 201002

Second, following the introduction, the body of the custom research papers ought to be best dictation app for writers composed of three paragraphs.

2020-09-29 بیانیه‌ی کانون نویسندگان ایران: سه نویسنده‌ی عضو کانون نویسندگان ایران باید بی قید و شرط آزاد شوند

بیانیه‌ی کانون نویسندگان ایران: سه نویسنده‌ی عضو کانون نویسندگان ایران باید بی قید و شرط آزاد شوند

روز شنبه پنجم مهرماه ۱۳۹۹ رضا خندان (مهابادی) و بکتاش آبتین از اعضای هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران و کیوان باژن عضو پیشین هیئت دبیران این کانون، برای اجرای احکام به زندان اوین منتقل شدند.
اتهام آن‌ها “تبلیغ علیه نظام” و “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور” است. مصادیق این اتهام‌ها انتشار نشریه‌ی داخلی کانون، مشارکت در تدوین کتاب تاریخچه‌ی کانون و صدور بیانیه‌ها و حضور در مراسم سالگرد محمدجعفر پوینده، محمد مختاری و احمد شاملو است.

بر اساس این اتهام‌های بی‌اساس، رضا خندان (مهابادی) و بکتاش آبتین هرکدام به شش سال و کیوان باژن به سه سال و شش ماه زندان محکوم شده‌اند.

در شرایطی که موج تازه‌ی کرونا در کشور روزانه صدها قربانی می‌گیرد و کمبود امکانات بهداشتی و درمانی در زندان‌ها می‌تواند پی‌آمدهایی فاجعه‌بار داشته باشد، زندانی کردن این سه نویسنده و سایر متهمان عقیدتی و سیاسی معنایی جز این ندارد که مسئولان امنیتی و قضایی می‌خواهند معترضان و مخالفان را به قربانگاه بفرستند.

صدور و اجرای این حکم‌ها که به دلیل عضویت این سه نویسنده در کانون نویسندگان ایران و دفاع از آزادی اندیشه و بیان بوده است، نشان از افزایش فشار بر نویسندگان مستقل دارد. اکنون که کشور درگیر فقر، بیماری و فساد سازمان یافته است، حاکمیت به جای پاسخگویی به خواسته‌های برحق مردم، به سرکوب هرچه بیشتر آزادی بیان و بازداشت و شکنجه و اعدام معترضان روی آورده است.
کانون نویسندگان ایران اجرای حکم‌های صادرشده علیه سه تن از اعضای خود را اقدامی جنایتکارانه و خلاف موازین حقوق بشر می‌داند و آن را محکوم می‌کند.

کانون نویسندگان ایران که همواره شاهد بازداشت و آزار اعضایش بوده است و در جریان قتل‌های سیاسی دهه‌ی هفتاد چند تن از اعضای خود را از دست داده است، حاکمان جمهوری اسلامی، قوه‌ی قضائیه و وزارت اطلاعات را مسئول حفظ جان و سلامت اعضای دربند خود می‌داند.
کانون نویسندگان ایران از نویسندگان، تشکل‌های مستقل ایران و جهان، نهادهای مدافع حقوق بشر و مردم آزادی‌خواه ایران می‌خواهد به این حکم‌های ضد انسانی واکنش نشان دهند و صدای اعتراض خود را به گوش جهانیان برسانند.

کانون نویسندگان ایران اعلام می‌کند اجرای حکم زندان سه نویسنده‌ی عضو کانون باید هرچه سریع‌تر متوقف و رضا خندان (مهابادی)، بکتاش آبتین و کیوان باژن باید بی قید و شرط آزاد شوند.

کانون نویسندگان ایران
ششم مهر ۱۳۹۹

نامه گلرخ ایرایی از زندان قرچک ورامین: کارگران محرومند از حقوق اولیه زندگی و محکومند به روزمرگی

«اینجا در زندان قرچک ورامین بزرگترین زندان زنان خاورمیانه، زندگی جریان ندارد و این تمام حرفی است که می‌توان زد. اینجا عمق فاجعه‌ای ‌است که تکیه زنندگان بر مسند قدرت توصیفش را سیاه‌نمایی می‌خوانند. آینه تمام نمایی از جامعه استبدادزده‌مان؛ اینجا بخشی از زندانیان تمام وقت خود را به بطالت می‌گذرانند و دقیقا هیچ کاری برای انجام دادن ندارند و به همین منوال مدت حبسشان که گاه چند سال است سپری می‌شود و کسی به این بازتولید بزه اهمیتی نمی‌دهد.

برخی به مرور به جهت نوکری و خوش خدمتی از زندانبان ترفیع و سمت می‌گیرند و به همکار زندانبان تبدیل می‌شوند و عرصه تحمل حبس را بر دیگر زندانیان تنگ‌تر می‌کنند. برخی دیگر هم کل مسئولیت‌های خدماتی زندان را بر عهده دارند و در واقع چرخ‌های زندان به دست این افراد می‌چرخد. البته بی مزد و مواجب. زندانیانی با چشمانی بی فروغ، بدون آرزو با پوست‌هایی کدر، گرسنگی کشیده و به معنای واقعی کلمه محروم. محروم از یک شکم سیر غذا خوردن، محروم از با احترام مورد خطاب قرار گرفتن و حتی گاه محروم از دیده شدن.

محروم‌ترین این افراد کارگران بخش حمل غذای زندانیان هستند. کارگرانی بدون لباس مخصوص کار، با لباس‌هایی رنگ و رو رفته، کج و کوله و گاه پاره روزی دو مرتبه غذای بیش از هزار زندانی را از آشپزخانه به بندها منتقل می‌کنند. این انسان‌های بی‌آرزو که طوری به اطراف نگاه می‌کنند، انگار هیچ‌وقت کسی دوستشان نداشته، در ازای دریافت هیچ دستمزدی، تاکید می‌کنم هیچ دستمزدی! با دو گاری فرسوده، روزانه مسئولیت اجباری‌شان را انجام می‌دادند. دو گاری که از اردیبهشت امسال چرخ‌هایشان شکست و تاسیساتی‎‌های زندان، کلیه زندانبانان، معاونان و ریاست زندان قرچک ورامین و حتی بازرسان اداره کل نظارت بر زندان‌های جمهوری اسلامی نیز تا این لحظه موفق نشده‌اند آنها را تعمیر کنند؛ یا دو گاری جدید جایگزینشان کنند. در طول ۴ ماه اخیر قابلمه‌های غذا و آب جوش، با دست و بدون گاری به یازده بند زندان قرچک حمل می‌شود و تقاضاها برای تعمیر آنها نیز تا این لحظه به نتیجه‌ای نرسیده است. تنها و تنها وعده‌ی پیگیری داده شده است.

به دلیل گستردگی سرکوب، نبود آگاهی و شناخت کافی نسبت به حق و حقوقمان، به کمبودها و محرومیت‌ها اعتراضی صورت نمی‌گیرد؛ در صورت بروز اعتراضات حداقلی افراد در معرض واکنش قهرآمیز زندانبان قرار می‌گیرند.

از هفت تپه تا اراک، از تبریز تا بوشهر و حتی تا زندان قرچک ورامین کارگران محرومند از حقوق اولیه زندگی و محکومند به روزمرگی. اینجا نه تنها کسی بر دستان کارگر بوسه نمی‌زند و حق و حقوقش را پرداخت نمی‌کند؛ بلکه ابزار کار که تضمین کننده سلامت کارگر است نیز در اختیارش قرار نمی‌گیرد.

سرزمینی که آزادی‌خواهانش توسط حکومت به قتل می‌رسند، کارگرانش نیز دچار محرومیت خواهند بود. برای معترض و آزادی‌خواه به نام اغتشاشگر و تروریست حکم مرگ صادر می‌کنند و با تغییر نام فقرا به قشر کم برخوردار سعی در تلطیف چهره کریه فقر و تغییر ماهیت تلخ آن دارند؛ و با بردن منبر و دوربین خود به حلبی ‌آبادها که حاشیه شهر می‌خوانندش، به کودکان گرسنه و بی‌پای‌پوش دهن کجی می‌کنند.

دو سال تلخ از رفتن مبارزان راه آزادی، زانیار، لقمان و رامین عزیزمان می‌گذرد و خون به نا حق ریخته شده‌شان عزممان را بیش از پیش جزم می‌کند، برای برچیدن بساط ظلم ظالمان؛ در هر جایگاه و در هر لباسی که باشند. در جایگاه زندا%6بان یا در راس حکومت؛ نشسته بر تخت شاهی یا ملبس به لباس سیاه ارتجاع.

به یاد زنده‌یادان این روز / گلرخ ابراهیمی ایرایی / ۱۷ شهریورماه ۱۳۹۹ / زندان قرچک ورامین.»

منبع: هرانا